انصار نمونه كامل همگرايي اجتماعي

پدیدآورخلیل منصوری

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1573 بازدید
انصار نمونه كامل همگرايي اجتماعي

خليل منصوري

بي گمان قرآن كتاب وحياني آسماني است كه توانسته است در يك دوره بيست و سه ساله جامعه اي كامل و نمونه اي در حجاز و نجد ايجاد كند كه از آن به جامعه شاهد و امت نمونه ياد مي كند. (مائده آيه 143) بنابراين براي رسيدن به چنين جامعه نمونه و الگويي كه بر پايه آموزه هاي وحياني قرآن تشكيل شده است مي بايست شناخت كاملي از وضعيت مردمان آن جامعه داشته باشيم تا بتوانيم براساس آن برنامه ريزي كرده و جامعه كنوني خود را بدان سو حركت دهيم.
قرآن خود به تحليل اوضاع و شرايط مي پردازد و با هر مسئله و رخدادي كه جامعه با آن مواجه مي شود برنامه و برونرفت ارايه مي دهد. از اين روست كه قرآن در طول بيست و سه سال به صورت تدريجي و ناظر به رخدادها فرو فرستاده مي شود و پيامبر مامور مي شود تا در يك فرآيند زماني و بر پايه مقتضيات و شرايط زماني و مكاني به ارايه راهكارها و شيوه برونشد از مشكلات بپردازد و نسبت به مسايل ابتلايي جامعه ايستار و موضع گيري مشخصي را بيان كند. در اين مقاله سعي شده است كه به عوامل تشكيل مدينه النبي به عنوان جامعه اي نمونه اشاره شود. با هم مطلب را از نظر مي گذرانيم:

چالش روش شناختي

برخي از انديشمندان در دوره هاي اخير با توجه به شيوه و راهكارهاي قرآني مي كوشند تا به بازخواني و قرائت تازه اي از قرآن بپردازند و آيات را بر پايه نزول چينش نموده و راهكارهاي قرآني را با توجه به اسباب نزول به دست آورده تا با الگوگيري اقدام به بازسازي برنامه جديد بپردازند. اين اقدام هرچند كه در مقام عمل با چالش هاي متعددي روبه روست؛ زيرا از لحاظ نظري با عدم مشروعيت چنين اقدام مواجه است كه اتهام تغيير در چينش آيات قرآن كه امري توفيقي است يكي از چالش هاي مهم اين دسته از انديشمندان مي باشد؛ افزون بر اين كه در مقام عملا ناتوان از به دست آوري چينش نزولي مي باشند؛ زيرا اسناد و منابع معتبر و قابل قبولي در اختيار نيست تا بتوان بر پايه آن آيات قرآني را بر پايه نزول چينش كرد و به يك الگوي جامعه سازي بر پايه نزول آيات وحياني قرآن دست زد. با اين همه مشكل اساسي اين است كه اگر قرآن مي خواست نسبت به آينده همين شيوه نزولي را رعايت كند مي بايست از چينش دوباره آيات خودداري مي ورزيد و به جوامع ديگر اين امكان را مي داد تا با بازخواني مجدد آيات همانند نزول و تدريج اقدام به برنامه ريزي و بازسازي جامعه خود اقدام كنند. به نظر مي رسد كه قرآن و پيامبر(ص) به عمد نخواسته اند كه چنين حالتي حفظ شود؛ زيرا با تغيير و جابه جايي به عمد آيات و قرار دادن آن در جاي ديگر كوشش شد تا اين روند نزولي حفظ نشود و امكان دسترسي به آن نيز از ميان برود؛ به ويژه مي دانيم كه چينش آيات در قرآن كنوني توفيقي به امر خدا و عمل رسول(ص) انجام شده است. اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه چرا آن الگوي نزولي به هم ريخت و چرا نبايد آن را مورد توجه قرار داد؟ به نظر مي رسد كه جامعه عصر پيامبر(ص) از يك خصوصيت و ويژگي اي برخوردار بوده است كه مي بايست با روشي ديگر مورد توجه و اتباع قرار گيرد. از اين رو قرآن با آن كه به صورت دفعي و انزالي بر پيامبر جمله واحده فروفرستاده شده است و همه آن را پيامبر در يك زمان مشخص (مثل ماه رمضان) دريافت كرده است ولي در مقام قرائت و خوانش بر امت و ايجاد امت نمونه و شاهد مي بايست آن را در يك مدت بيست و سه ساله بر امت مي خواند و آنان را با توجه به مقتضيات و شرايط پرورش مي داد. اين بدان معناست كه نزول تدريجي قرآن با توجه به شرايط و مقتضيات زماني و مكاني بوده است و با آن كه پيامبر(ص) بر همه قرآن آگاه بود مي بايست براي قرائت و خوانش هر آيه اي به انتظار وحي مي ماند تا وحي مشخص مي كرد كه كدام زمان بهترين زمان براي خوانش و عمل به آيه است؛ از اين رو به پيامبر(ص) فرمان مي رسد كه نمي بايست در قرائت و خوانش آياتي كه همه را پيش از آن تلقي كرده است تعجيل كند و مي بايست در انتظار دستور و فرمان خاص بماند: لاتعجل بالقرآن من قبل ان يقضي عليه وحيه و لا تحرك به لسانك لتعجل به؛ به قرآن و قرائت آيات آن شتاب مكن پيش از آن كه وحي آياتش بر تو پايان يابد و زبانت را به بيانش حركت مده تا به شتاب آن را بخواني (طه آيه 114).
اين ويژگي خاص امت پيامبر(ص) است كه مي بايست با شيوه ديگري به جامعه نمونه تبديل شوند از اين رو قرآن بر پايه ديگري يعني تدريجي و با تغيير و جابه جايي آيات نازل مي شود و سپس در روند طبيعي آن به دستور پيامبر(ص) در همان جاي اصلي خود قرار مي گيرد.
در حقيقت آن چه مي تواند الگو و برنامه اي براي ديگر مردمان باشد همين چينش نزول دفعي است و امت اسلام مي تواند در آينده با همين شيوه نزول دفعي به اهداف خود يعني جامعه نمونه قرآني دست يابد و نيازي نيست تا از روش نزول تدريجي بهره گيرد. بنابراين در حوزه روش شناسي مي بايست از روش نزولي پرهيز كرد و چينش كنوني را اصالت بخشيد و بر پايه آن حركت كرد. البته اين بدان معنا نيست كه تفسير موضوعي و يا ديگر روش ها را در فهم آيات ناديده بگيريم بلكه به اين معناست كه نبايد روش تدريجي و يا ترتيب نزولي را اصالت داد و به هر طريق ولو نامناسب براي به دست آوردن چينش ترتيب نزولي كوشيد تا آن را به دست آورده و برنامه هاي جامعه سازي را بر پايه آن تنظيم و تدوين كرد. به سخن ديگر اگر آن شيوه و روش تدريجي و نزولي براي جوامع ديگر ولو يك جامعه مفيد و سازنده بوده است خداوند و رسولش(ص) در ساختار آيات و چينش آن تغيير ايجاد نمي كردند درحالي كه چنين كردند و اين خود بيانگر آن است كه روش كنوني كامل ترين و مفيدترين روش براي رسيدن به جامعه قرآني است.
بااين همه ما براي رسيدن به جامعه قرآني مي بايست از روش كنوني و آيات قرآني بهره كامل ببريم. قرآني كه با بيان مصاديق عيني و ملموس مي كوشد تا راه رسيدن به هدايت و جامعه كامل و نمونه را همانند انسان كامل و شخصيت سالم قرآني بيان دارد. دراين نوشتار كوشش ما براين است تا با توجه به انصار نشان دهيم كه چگونه آيات وحياني توانست از مردمان امي و بي قانون و كتاب و هدايت، انسان هايي كامل و جامعه نمونه اي پديد آورد كه امت شاهد و الگو براي همه جوامع بشري از گذشته تا آينده باشد.

انصار، جامعه برتر

انصار ياران پيامبر(ص) در شهر مدينه هستند؛ آنان كساني هستند كه با دادن دست ياري به مهاجران مكه به آنها امكان ايجاد يك جامعه نمونه و دولتي مدني را بخشيدند. مهاجر مكه هنگامي كه از مكه به شهر يثرب كوچ كرد تنها و بي كس بود و جز خداياري و همراهي نداشت. دراين ميان اهالي يثرب كه مردماني امي، بي سواد، بي قانون و كتاب بودند و همواره در جنگ و تضاد و كشمكش با يكديگر به سر مي بردند با آموزه هاي وحياني و دستورهاي پيامبر(ص) توانستند به مردمان با تمدن، فرهنگ، قانون و دولت و مدرن تبديل شوند. از اين رو اسم شهر خويش را به مدينه پيامبر(ص) تغيير نام دادند تا هم بيانگر علقه خود به سازنده اين تمدن مدنيت باشند و هم بيان كنند كه يك دولت شهر نمونه اي بوده اند كه ديگر جوامع مي توانند از آن به عنوان سرمشق ياد كرده و از روش آنان استفاده كنند.

ويژگي هاي انصار

ايثار

قرآن براي آن كه خصوصيات جامعه برتر و نمونه را به خوبي ارايه دهد به ويژگي هاي اهالي جامعه مي پردازد و خصوصيات افراد تشكيل دهنده را بيان مي كند. از جمله خصوصيات و ويژگي هايي كه قرآن براي افراد اين جامعه نخستين بيان مي كند، ياري و كمك به مهاجراني است كه به اين شهر وارد مي شوند تا در كنار پيامبر(ص) يك جامعه الگو و نمونه تاريخي را براي كل بشريت بسازند. قرآن بيان مي كند كه مهاجران در كمك و ياري انصار از هيچ كوشش و تلاشي كوتاهي نمي كنند. از رفتار شگفت ايشان آن كه با تمام نيازي كه داشتند به نياز مهاجران پاسخ مي دادند و آنان را بر خود مقدم داشته و ايثار مي كردند. (حشر آيه 9) بنابراين ايثار و از خودگذشتگي به عنوان نخستين و مهم ترين خصيصه در جامعه الگو و برتر مطرح است. جامعه اي كه افراد آن پيش از رسيدگي به امور خود در انديشه كمك و ياري ديگران هستند از چنان وسعت قلب و سعه صدري برخوردار مي شوند كه نمي توان آنان را به چيزي از مجازات ها و تنگناهاي اقتصادي مجازات كرد و دشمن اين امكان را نخواهد يافت تا از طريق تحريم و محاصره اقتصادي به اهداف خود دست يابد.

محبت

محبت و عشق به همشهريان از مهم ترين جوانب عاطفي انصار است. قرآن بيان مي كند كه انصار نسبت به همشهريان خود محبت مي ورزيدند (همان) اين گونه است كه همدردي و همدلي به عنوان عوامل اصلي جامعه برتر مطرح مي شود، زيرا قرآن بيان مي دارد كه چگونه انصار در حق همشهريان عشق و محبت مي ورزيدند.

دور بودن بخل، حرص و خساست

بخل و حرص و خساست از ايشان دور بود و به هيچ وجه اهل بخل و خساست نبودند. پس هم از نظر ايماني از چنان جايگاه والايي برخوردار بوده اند و هم از نظر عاطفي و احساسي اهل محبت و عشق به همشهريان خود بوده و هم در مسايل اقتصادي دست ياري و مساعدت به سوي آنان دراز مي كردند و در حق همشهريان از هيچ چيزي دريغ نمي ورزيدند.

ايمان

قرآن بيان مي دارد كه ريشه اين الفت و عشق و گذشت و ايثار را مي بايست در ايمان و پيشتازي ايشان در اين حوزه جست. انسان هاي باايمان اين گونه هستند كه اهل عشق و محبت و همدلي و همدردي هستند (توبه آيه 100) اين گونه است كه مناعت طبعي بلند مي يابند و چون خدا را مالك هستي و قادر و توانا و همه هستي را ميراث خدا مي دانند و مشيت او را در فقر و ثروت مي بينند نه خوفي از فقر و بي نوايي دارند و نه انگيزه اي براي جمع مال و ثروت در ايشان پديد مي آيد.

استقامت

در حوزه فضيلت مي بايست به خودداري انصار از حسادت ورزيدن اشاره كرد (همان) و اين كه همواره اهل ايثار بودند. آنان در دشواري هايي همراه پيامبر(ص) و رهبر جامعه بودند و در راه ايمان استقامت مي ورزيدند. (توبه آيه 117) اطاعت از پيامبر و رهبر را چنان در خود پرورانده بودند كه خداوند از آنان به نام اسوه و الگو ياد مي كند. (توبه 100) بلكه آنان در همه صفات و فضيلت هاي الگو بودند (همان) زيرا جز رضايت خدا و پيامبر را نمي جستند. از اين رو مشمول رافت و رحمت خدا قرار گرفتند (توبه آيه 117) ايمان آنان ايماني حقيقي بود كه در همه جا و همه چيز خود را نشان مي داد. (انفال آيه 74)
در ايمان انصار همين بس كه آنان در آغاز مهاجرت مهاجران همه دارايي خود از خانه و خوراك را دراختيار مهاجران گذاشتند و آنان را در محصولات كشاورزي خود شريك مي كردند. حتي برخي از ايشان زمين هاي پيرامون منازل مسكوني خود را به پيامبر(ص) بخشيدند تا هرگونه كه خواست عمل كند. (انساب الاشراف ج 1 ص 318)
اين نمونه هايي از رفتار شهروند يك شهر نمونه و امت برتر است كه مي بايست به عنوان الگوي عيني و ملموس امروز نيز بدان ها عمل شود و از آنان پيروي گردد. در آياتي از قرآن به مومنان دستور داده مي شود تا از روش انصار و مهاجران پيشين الگوبرداري شود و آنان به عنوان سرمشق مورد توجه قرار گيرند. به اين معنا كه دستور داده شده است كه مي بايست به عنوان يك واجب رفتار آنان سرمشق قرار گيرد. (توبه آيه 100)
پيامبر با امتي كه در مدينه با هسته اوليه انصار و همراهي و مهاجران تشكيل مي دهد، امت و دولت شهري را بنياد نهاد كه سرمشق همه جوامع است. براي رسيدن به اين مطلب كه چگونه اين امت شكل گرفته است لازم نيست تا با تغيير در روش چينش آيات و بهره گيري از روش ترتيب نزولي به روش مطلوب دست يابيم تا در برنامه ريزي ها از آن بهره بريم بلكه آن چه نياز بدان ضروري است بهره گيري از روش هاي رفتار و هنجاري امتي است كه اين دولت شهر شاهد و نمونه را تشكيل دادند.
البته مي توان به عنوان يك دانش نظري و بررسي سير تحول و تطور جامعه يثربي به جامعه مدني از تاريخ نزول ياري جست و با بررسي اسناد به شناخت اجمالي دست يافت ولي به دو دليل اين شناخت نمي تواند به طور دقيق به دست آيد چنان كه نمي توان از آن براي برنامه ريزي و در اصول روشي سود جست؛ زيرا نخست آن دلايل و شواهد تاريخي براي اثبات چينش هر يك از آيات وجود ندارد و هر احتمالي مي تواند در اصل روشمند ساختن چالش جدي ايجاد كند و روش پيشنهادي را به عنوان يك روش عقلاني و نقلي در معرض اتهام قرار دهد كه روشي بيرون از روش اتخاذي پيامبر(ص) بوده است. دوم اين كه خداوند و پيامبرش(ص) به عمد و قصد با تغيير چينش آيات وحتي سوره ها به نقلي كوشيدند تا آن روش به شكل ديگري قالب بندي و صورت بندي شود. اين صورت بندي جديد است كه مي تواند براي امت ديگر و آينده مفيد و سازنده باشد.
به هر حال بهترين راه كار آن است كه با خوانش آيات و بهره گيري از خصوصيات جامعه چنان كه قرآن ترسيم و تصوير مي كند برنامه را مدون و تنظيم كنيم تا جامعه اي كه هم داراي كتاب و قانون است و تنها از برخي از كاستي ها رنج مي برد بازسازي نماييم. به اين معنا كه به جاي آغاز كردن از صفر با شناخت از وضعيت كنوني جامعه و شناخت ضعف ها و قوت ها آن را با برنامه هاي اصلاحي به سوي كمال و جامعه شاهد رهنمون سازيم. آن چه جامعه كنوني ايران اسلامي و يا جهان اسلام نيازمند آن است، برنامه هاي اصلاحي با بهره گيري از آيات قرآن است نه ساخت جامعه جديد؛ زيرا از زمان پيامبر به يك معنا و مفهوم جاهليت و امي بودن جوامع از ميان رفته است و جوامع در وضعيت همانند وضعيت جوامع پيش از رسالت پيامبر(ص) قرار ندارند تا از صفر آغاز كنيم بلكه مي بايست بر پايه شالوده به جا مانده از اسلام به بازسازي و اصلاح بپردازيم و اين مهم با روش و چينش كنوني آيات نيز به دست مي آيد. آن چه جامعه كنوني نيازمند آن است همان چيزي است كه امام حسين(ع) در هنگام آغاز نهضت اصلاحي خود بيان داشته است كه: اني اخرج لاصلاح امه جدي؛ من براي اصلاح در امت جدم قيام مي كنم؛ به اين معنا كه او نمي خواهد اسلام جديدي با برنامه هاي جديدي ارايه دهد بلكه مي كوشد تا امتي كه پيامبر(ص) ساخته است را به جهت برخي از كژروي ها اصلاح كند و فسادهاي مربوط و مرتبط را از ميان برداشته و اصلاحات انجام دهد. بنابراين جامعه كنوني براي آن كه دوباره امت شاهد و نمونه گردد تا همانند عصر نبوي(ص) الگوي ديگر جوامع قرار گيرد، اصلاحات هميشگي و دايمي است

مقالات مشابه

شناخت صحابه با توجه به آیات جهاد

نام نشریهتفسیر‌پژوهی

نام نویسندهکریم علی‌محمدی

غورى در آيه غار

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهجعفر انواری

بررسي مقاله «اصحاب پيامبر(ص)»

نام نشریهقرآن‌پژوهی خاورشناسان

نام نویسندهحسین علوی‌مهر, حسین تقی‌پور

ارزیابی جایگاه صحابه در تببین آیات

نام نشریهسفینه

نام نویسندهمحمد سند

سیر تکاملی تفسیر نگاری(2) مدارس تفسیری صحابه

نام نشریهاندیشه حوزه

نام نویسندهسیدمحمدتقی شوشتری

ارزیابی جایگاه صحابه در تبیین قرآن

نام نشریهسفینه

نام نویسندهشیخ محمد سند

مرحلة عهد الصحابة (1)

نام نشریهرسالة القرآن

نام نویسندهمحمدهادی معرفت